11. پادشاه اَرام از این امر به خشم آمد و سردارانش را فرا خوانده، بدیشان گفت: «بگویید کدامیک از ما با پادشاه اسرائیل تبانی کرده است؟»
12. یکی از آنها پاسخ داد: «ای سرورم پادشاه، هیچیک از ما چنین نکرده، بلکه اِلیشَع نبی که در اسرائیل است، هر چه در خوابگاه خود میگویی به پادشاه اسرائیل خبر میدهد.»
13. گفت: «بروید و ببینید او کجاست تا مردانی را به دستگیری او بفرستم.» و او را خبر دادند که، «اینک اِلیشَع در دوتان است.»
14. پس اسبان و ارابهها و لشکری عظیم بدانجا گسیل داشت و آنان شبانه آمدند و شهر را به محاصره آوردند.