۱پادشاهان 18:8-12 هزارۀ نو (NMV)

8. ایلیا او را پاسخ داد: «آری، من هستم. برو و به سرورت بگو: ”اینک ایلیا اینجا است.“»

9. عوبَدیا گفت: «چه گناهی کرده‌ام که خدمتگزارت را به دست اَخاب تسلیم می‌کنی تا مرا بکُشد؟

10. به حیات یهوه خدایت سوگند، قوم و مملکتی نیست که سرورم کسان به جستجوی تو بدان‌جا نفرستاده باشد. و اگر گفته باشند که، ”اینجا نیست،“ از آن مملکت و قوم سوگند گرفته است که تو را نیافته‌اند.

11. و حال تو می‌گویی: ”نزد سرورت برو و بگو: ’اینک ایلیا اینجا است‘؟“

12. به محض اینکه تو را ترک کنم، روح خداوند تو را به جایی که نمی‌دانم خواهد برد، و چون بروم و اَخاب را خبر دهم و او تو را نیابد، مرا خواهد کشت؛ حال آنکه خدمتگزارت از جوانی ترس خداوند را به دل داشته است.

۱پادشاهان 18