37. و آقایم مرا سوگند داده و گفته است: ”برای پسرم زنی از دختران کنعانیان، که در سرزمینشان ساکنم، مگیر،
38. بلکه نزد خاندان پدرم و طایفۀ من برو و از آنها زنی برای پسرم بگیر.“
39. آنگاه آقایم را گفتم: ”شاید آن زن با من نیاید.“
40. پاسخ داد: ”خداوند، که در حضورش سلوک کردهام، فرشتۀ خود را با تو خواهد فرستاد و تو را در سفرت کامیاب خواهد کرد، تا زنی برای پسرم از طایفهام و از خاندان پدرم بگیری.