لوقا 22:41-45 هزارۀ نو (NMV)

41. سپس به مسافت پرتاب سنگی از آنها کناره گرفت و زانو زده، چنین دعا کرد:

42. «ای پدر، اگر ارادۀ توست، این جام را از من دور کن؛ امّا نه خواست من، بلکه ارادۀ تو انجام شود.»

43. آنگاه فرشته‌ای از آسمان بر او ظاهر شد و او را تقویت کرد.

44. پس چون در رنجی جانکاه بود، با جدیّتی بیشتر دعا کرد، و عرقش همچون قطرات خون بر زمین می‌چکید.

45. چون از دعا برخاست و نزد شاگردان بازگشت، دید از فرط اندوه خفته‌اند.

لوقا 22