3. من از آنِ دلدادهام هستمو دلدادهام از آنِ من است.او در میان سوسنها میچَرَد.
4. ای نازنین من، تو چون تِرصَه زیبایی،چون اورشلیمْ دلربا،و چون لشکریانِ بیرقدار، پرشکوه!
5. چشمانت را از من بگردان،زیرا مرا افسون میکنند.گیسوانت همچون گلۀ بزهاست،که از دامنههای جِلعاد فرود آیند.
6. دندانهایت به گلهای مانَدکه تازه از شستشو برآمده باشند؛هر یک با خود توأمی دارد،و از ایشان یکی هم کم نیست.
7. شقیقههایت از پسِ رویبَندِ تو،همچون پارۀ انار است.
8. شصت ملکه توانَد بود،و هشتاد مُتَعِه،و دوشیزگانِ بیشمار،