1. پس دل خویش را به بررسی تمام این امور معطوف ساختم، که چگونه پارسایان و حکیمان و اعمالشان در دست خداست. آدمی نمیداند چه چیز در انتظار اوست، آیا محبت یا نفرت.
2. همه چیز برای همگان یکسان است، زیرا که بر پارسایان و شریران یک چیز رُخ میدهد؛ بر نیکان و بدان، بر طاهران و نجسان، بر آن که قربانی تقدیم میکند و آن که نمیکند. چنانکه برای نیکان، همچنان برای گنهکاران، و چنانکه برای آن که سوگند میخورد، همچنان برای آن که سوگند نمیخورد.
3. در میان هرآنچه زیر آفتاب انجام میشود، از همه بدتر این است که یک واقعه برای همگان است. نیز اینکه دلِ بنیآدم مملو از شرارت است، و تا زندهاند جنون در دلهایشان است، و پس از آن به مردگان میپیوندند.