اِشعیا 44:17-22 هزارۀ نو (NMV)

17. و از آنچه باقی مانَد، خدایی یعنی تمثالی تراشیده برای خود می‌سازد و در برابرش سَجده کرده، آن را می‌پرستد و به آن دعا کرده، می‌گوید: «ای که خدای من هستی، مرا برهان!»

18. ایشان را هیچ درک و فهمی نیست؛ زیرا چشمانشان را بسته است تا نبینند، و دلهایشان را نیز تا نفهمند.

19. هیچ‌یک لختی تأمل نمی‌کند و هیچ‌یک را این درک و فهم نیست که بگوید: «نیمی از آن را در آتش سوزاندم، و بر زغالهایش نان پختم، و بر آن گوشت کباب کرده خوردم؛ آیا از باقی آن چیزی مکروه بسازم و در برابر چوبی سَجده کنم؟»

20. او خاکستر می‌خورَد و دلی فریب‌خورده او را گمراه می‌سازد. خود را نتواند رهانید، و با خود نتواند گفت که: «آیا دروغی به دست راست خویش ندارم؟»

21. ای یعقوب و ای اسرائیل، اینها را به یاد آور،این را که تو خادم من هستی؛من تو را سرشته‌ام و تو خدمتگزار من هستی؛ای اسرائیل، تو را فراموش نخواهم کرد.

22. نافرمانیهایت را مانند ابر رُفتَم،و گناهانت را مانند مِه محو ساختم.نزد من بازگرد،زیرا که تو را فدیه داده‌ام.

اِشعیا 44