اِرمیا 14:17-19 هزارۀ نو (NMV)

17. «پس این کلام را بدیشان بگو:”بگذار چشمانم شبانه‌روز اشک بریزد،و آرام نگیرد،زیرا دختر باکره‌ای که قوم عزیز من باشد،به زخمی عظیم و ضربتی مهلک، مجروح گشته است؛

18. چون به صحرا بیرون می‌رومکُشتگانِ شمشیر را می‌بینم،و چون به شهر درمی‌آیمبیمارانِ قحطی را.زیرا هم انبیا و هم کاهناندر این سرزمین در پی تجارت خویشند،و هیچ نمی‌دانند.“»

19. آیا یهودا را به‌تمامی طرد کرده‌ای؟آیا جانت از صَهیون کراهت دارد؟چرا ما را چنان زده‌ایکه برایمان هیچ علاجی نیست؟به امید سلامتی بودیم،اما خیری حاصل نشد؛به امید زمان شفا،اما اینک رعب و وحشت بود.

اِرمیا 14