1. آنگاه كاهن اعظم پرسید: «آیا اینها راست میگویند؟»
2. استیفان جواب داد: «ای برادران و ای پدران، توجّه بفرمایید، خدای پرجلال به پدر ما ابراهیم در وقتیکه در بینالنهرین سكونت داشت، یعنی قبل از مهاجرت به حرّان ظاهر شد
3. و به او فرمود: 'وطن خود و بستگانت را ترک كن و به سرزمینی كه به تو نشان میدهم برو.'
4. پس به این ترتیب از زمین كلدانیان عزیمت كرد و مدّتی در حرّان ماند و پس از مرگ پدرش، خدا او را از آنجا به سرزمینی كه امروز شما در آن سكونت دارید منتقل ساخت.
5. خدا حتّی یک وجب از آن سرزمین را به ابراهیم نداد. امّا در همان وقت كه او هنوز فرزندی نداشت به او قول داد، كه او و بعد از او فرزندانش را مالک آن زمین بگرداند.