کارهای رسولان 3:6-11 Today's Persian Version (TPV)

6. امّا پطرس گفت: «من طلا و نقره ندارم، امّا آنچه دارم به تو می‌دهم. به نام عیسی مسیح ناصری به تو دستور می‌‌دهم، بلند شو و راه برو.»

7. آنگاه پطرس دست راستش را گرفت و او را از زمین بلند كرد. فوراً پاها و قوزک پاهای او قوّت گرفتند.

8. او از جا پرید، روی پاهای خود ایستاد و به راه افتاد و جست‌و‌خیزكنان و خدا را حمدگویان به اتّفاق ایشان وارد معبد بزرگ شد.

9. همهٔ مردم او را روان و حمدگویان دیدند

10. و وقتی پی بردند كه او همان كسی است كه قبلاً در جلوی «دروازهٔ زیبا» می‌نشست و صدقه می‌گرفت از آنچه برای او اتّفاق افتاده بود، غرق تعجّب و حیرت شدند.

11. در حالی‌كه او به پطرس و یوحنا چسبیده بود و از آنان جدا نمی‌شد، جمیع مردم با حیرت در ایوان سلیمان به طرف آنان دویدند.

کارهای رسولان 3