غزل غزلها 4:4-9 Today's Persian Version (TPV)

4. گردنت همچون بُرج داوود صاف و گرد استو گلوبندت مانند سپر هزار سرباز استکه بُرج را محاصره کرده‌اند.

5. سینه‌هایت مانند غزالهای دوقلویی استکه میان سوسن‌ها می‌چرند.

6. پیش از آنکه نسیم سحرگاهی بوزد و هوا روشن شود،من به کوه مُر و تپّهٔ کُندُر می‌روم.

7. ای عشق من، تو چه زیبایی!در جمال کامل هستی و عیبی نداری.

8. ای عروس من، با من از لبنان بیا.از فراز کوه لبنان و امانهو از قلّهٔ کوههای سنیر و حرمون،جایی که بیشه شیر و پلنگ است، پایین بیا.

9. ای محبوبهٔ من و ای عروس من،با یک نگاه دلم را ربودیو با حلقه گردنبندت مرا به دام انداختی.

غزل غزلها 4