4. پادشاه به عماسا دستور داده گفت: «مردان اسرائیل را گردهم بیاور و تا پس فردا با آنها نزد من بیا.»
5. عماسا رفت تا سپاه را جمع کند، امّا کار جمعآوری بیش از سه روز طول کشید.
6. داوود به ابیشای گفت: «شبع ممکن است بیشتر از ابشالوم به ما زیان برساند. فوراً چند نفر از محافظین مرا با خود بردار و به تعقیب او برو و پیش از آنکه داخل شهر دیوارداری شود و موجب درد سر و گرفتاری ما گردد خود را به او برسان.»
7. پس ابیشای و یوآب همراه با چند نفر از محافظین پادشاه و عدّهای از دلاوران از اورشلیم به تعقیب شبع رفتند.