اول سموئیل 30:12-16 Today's Persian Version (TPV)

12. همچنین یک تکه نان انجیر و دو خوشهٔ کشمش به او دادند. وقتی‌که او سیر شد و حالش بجا آمد،

13. داوود از او پرسید: «کیستی و از کجا آمده‌ای‌؟»او گفت: «من یک مصری و غلام یک عمالیقی هستم. سه روز پیش مریض شدم و به همین خاطر اربابم مرا ترک کرد.

14. ما به منطقهٔ کریتیان که در جنوب یهوداست و جنوب کالیب حمله کردیم و شهر صقلغ را آتش زدیم.»

15. داوود به او گفت: «آیا حاضری مرا نزد آنها ببری؟»او جواب داد: «اگر به نام خدا قسم بخوری که مرا نکشی و به دست اربابم نسپاری، من تو را نزد آنها می‌برم.»

16. وقتی او داوود را نزد عمالیقیان برد، دید که آنها بساط خود را در همه‌جا پهن کرده می‌خوردند و می‌نوشیدند و به‌خاطر آن‌همه غنیمتی که از کشور فلسطینیان و یهودا به دست آورده بودند، جشن گرفته بودند.

اول سموئیل 30