۱پادشاهان 22:35-41 Old Persian Version (OPV)

35. و در آن روز جنگ سخت شد و پادشاه را در ارابهاش به مقابل ارامیان برپا میداشتند، و وقت غروب مرد و خون زخمش به میان ارابه ریخت.

36. و هنگام غروب آفتاب در لشکر ندا درداده، گفتند: «هر کس به شهر خود و هر کس به ولایت خویش برگردد.»

37. و پادشاه مرد و او را به سامره آوردند و پادشاه را در سامره دفن کردند.

38. و ارابه را در برکه سامره شستند و سگان خونش را لیسیدند واسلحه او را شستند، برحسب کلامی که خداوندگفته بود.

39. و بقیه وقایع اخاب و هرچه او کرد وخانه عاجی که ساخت و تمامی شهرهایی که بناکرد، آیا در کتاب تواریخ ایام پادشاهان اسرائیل مکتوب نیست.

40. پس اخاب با اجدادخود خوابید و پسرش، اخزیا بهجایش سلطنت نمود.

41. و یهوشافاط بن آسا در سال چهارم اخاب، پادشاه اسرائیل بر یهودا پادشاه شد.

۱پادشاهان 22