مرقس 4:34-38 Old Persian Version (OPV)

34. و بدون مثل بدیشان سخن نگفت. لیکن در خلوت، تمام معانی را برای شاگردان خود شرح مینمود.

35. و در همان روز وقت شام، بدیشان گفت: «به کناره دیگر عبور کنیم.»

36. پس چون آن گروه رارخصت دادند، او را همانطوری که در کشتی بودبرداشتند و چند زورق دیگر نیز همراه او بود.

37. که ناگاه طوفانی عظیم از باد پدید آمد وامواج بر کشتی میخورد بقسمی که برمی گشت.

38. و او در موخر کشتی بر بالشی خفته بود. پس اورا بیدار کرده گفتند: «ای استاد، آیا تو را باکی نیست که هلاک شویم؟»

مرقس 4